مـن الان شـبهه‌ای مطـرح می‌کنـم تـا ببینیـم چـه کسـی می‌تواند جواب دهد. همه شـما شـیعه هسـتید. کسـی ممکن  اسـت بگویـد: مـن «غدیـر خـم» را از پایه قبـول نـدارم، برای  اینکـه نمی‌شـود ده‌هـا هـزار نفـر در غدیـر خـم ببیننـد کـه پیغمبـر گفت: «مَـنْ کُنْتُ مَـوْاله،ُ فَهذا عَلِىٌّ مَـوْاله»، همه هم  بشـنوند، امـا بعـد از 70 روز همـه از یادشـان برود. اگر کسـی  ایـن را گفت شـما چـه جوابی می‌دهیـد؟ آیا نباید جـواب این پرسـش را بلـد باشـیم؟ 

ایـن شـبهه‌ای کـه مطـرح کـردم 12 جـواب دارد. بیـن فـوت  پیغمبـر و غدیـر خـم 70 روز فاصله اسـت. مگر می‌شـود دهها  هـزار نفر کـه مَنْ کُنْـتُ مَـوْاله،ُ فَهذا عَلِـىٌّ مَوْاله را شـنیده‌اند  در عرض 70 روز یادشـان برود؟ بله، می‌شـود. پسـران یعقوب صبـح بـه پـدر قـول دادنـد کـه یوسـف را بـه ما بسـپار، بـا ما بیایـد بـرای گـردش و حفظش می‌کنیم. شـب که برگشـتند، گریـه کردنـد کـه نتوانسـتیم حفظـش کنیـم. آنهـا پسـران  پیغمبـر بودنـد. حسـادت بـرادر را هم میکشـد، اینها که بعد  از 70 روز فرامـوش کردنـد. بچه‌های حضرت یعقوب (ع) صبح  قـول دادند و شـب فرامـوش کردند. حضرت یوسـف (ع) حتی یـک سـیلی بـه برادرهایش نـزده بود امـا چون حسـادت بود،  برادرهایـش می‌خواسـتند که او نباشـد. حضـرت امیر پدرهای  آنهـا را در جبهه‌هـا کشـته بـود، چـه توقعـی اسـت... 

ادامه گفتگو را در متن پیوست مشاهده کنید. 

نظر دهید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • Lines and paragraphs break automatically.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.