یک بچه دبستانی زمانی که می‌خواهد کلاس اول دبستان برود، مادرش چندبار دستش را می‌گیرد و همراهی‌اش می‌کند تا راه را بلد ‌شود. از روز چهارم، پنجم و... به اینکه مادرش او را تا مدرسه ببرد، نیاز ندارد. وقتی همین بچه می‌خواهد در مدرسه با دوستانش والیبال و فوتبال بازی کند، نیاز به مربی ندارد، اما وقتی که همه تصمیم بگیرند در مسابقات جدی شرکت کنند، یک مربی باید کنارشان باشد و آن‌ها را با هم هماهنگ و مدیریت کند

1

چرا غدیر مهم است؟

همین بچه اگر بخواهد در یک ایستگاه فضایی در فضا شروع به کار پژوهشی کند، باید سی سال درس بخواند و از این سی سال، 10 - 12 سالش را حداقل به‌طور مشخص در همان رشته خاص مطالعه و تمرین کند، با تیم دیگری همکاری کند و مجموعه آدم‌هایی که قبل از او و بعد از او به آن ایستگاه رفته‌اند را بشناسد و... آدمی که هدفش و شناخت از خودش و استعدادهایش در حد مدرسه ابتدایی باشد، اصلاً با چیزی به اسم مؤسسه فضایی درگیر نمی‌شود و برایش سؤال پیش نمی‌آیدآدمی که حد بازی‌اش در حد یک بازی دونفره و بازی با دوستش است، اصلاً به مربی و قواعد و نظم خاصی نیاز ندارد. همین نسبت در کل جریان هستی برقرار است

من اگر عمر خودم را بیش‌تر از عمر دنیا درک کرده باشم و به این مسئله معتقد باشم که یک ابدیت و مسیر بی‌نهایتی پیش‌ رویم است که با همین رفتاری که انجام می‌دهم شکل می‌گیرد و دقیقاً در بافت یک جامعه و همگام و در ارتباط کامل با بقیه است و هم من نسبت به آن‌ها تأثیر دارم و هم آن‌ها نسبت به من؛ وقتی پیچیده بودن انسان و مسائلش را می‌بینم و پرسش‌های بی‌پاسخم درباره انسان زیاد می‌شوند، نیازم به یک پاسخگو، یک نظم‌دهنده و یک مربی ایجاد می‌شود. اینجاست که تازه برای من غدیر و امثال غدیر مهم می‌شود. اینکه درکدام نقطه تاریخ و جغرافیا اتفاقی می‌افتد که می‌تواند مرا و جامعه‌ای که در آن هستم، یعنی تاریخ و آینده‌ام را به ابدیتی ایده‌آل وصل کند، برایم مهم می‌شود. زمانی می‌توانم به غدیر و اهمیت آن فکر کنم که به مهم بودن خودم و این‌که من که هستم و به کجا می‌روم؟ فکر کرده باشم. چون خواسته‌های بی‌نهایتی دارم و فرصت و توانی محدود و همواره درحال از دست‌دادن خودم و فرصت‌هایم هستم. باید برای اینکه در ازای مصرف شدن خودم ضرر نکنم، تصمیم‌‌هایی بگیرم و کارهایی کنم.

قرآن می‌فرماید: « هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ».(1) خدا می‌گوید بنده‌های من می‌خواهید تجارتی را به شما معرفی کنم که منفعت خوب و درست و حسابی و سود دائم به شما بدهد؟ آیا دنبال این هستید؟ این‌که خدا سوال می‌کند، در واقع می‌گوید من که می‌دانم عده‌ای از شما اصلاً دغدغه‌تان این چیزها نیست و عادت دارید به این‌که در همین محدوده محدود و ناچیز دنیا بمانید ولی اگر خواستید، بیایید تا به شما سود درست و حسابی را معرفی کنمدر ادامه آیه آمده است که آن تجارت پرسود ایمان و جهاد است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در تأویل این آیه می‌فرماید:«أنا التّجارة المربحة المنجیة من العذاب الالیم» (2) این تجارتی که باعث می‌شود هم سود کنید و هم نجات پیدا کنید (چون بعضی از سودها نجات‌بخش نیست، آخرش زندان است) من هستم. یعنی آن گرایش و عملی (ایمان و جهاد) که باعث می‌شود شما ضرر نکنید و خودتان را تلف نکنید، پیوند خوردن با علی علیه‌السلام است. با مکتب و مسیری که علی علیه‌السلام پیش پای انسان و جامعه انسانی می‌گذارد.

غدیر، قوت ما در دنیای امروز

اما امروز دعوای اساسی در جهان چیست؟ مهم‌ترین درگیری‌هایی که در عالم وجود دارد در سطح فردی در مورد سبک زندگی و اینکه انسان چگونه زندگی کند، است و در سطح کلان‌تر درباره نظریه‌هایی است که جوامع را شکل می‌دهند. در هرحال آن چیزی که در سطح اول درگیری‌های دنیاست، مسئله اندیشه و نظریه است. اینکه ما چه ایده‌ای برای زندگی داریم، چه مسیری برای جامعه‌ خود می‌شناسیم؟ مسیری که خاص خودمان باشد و آن نجات‌بخشی و سوددهی واقعی را متناسب با همه ظرفیت‌های انسان داشته باشد. این مبنایی که ما را با دیگران متفاوت می‌کند، از غدیر و فرهنگ غدیری شروع می‌شود. غدیر، یک مدل حکومت، سیاست، زندگی اجتماعی و زندگی فردی را تعیین می‌کند که مجموعه پرسش‌های انسان درباره خودش و محیط پیرامونش را با دستگاه فکری‌ای که تولید می‌کند پاسخ می‌دهدمفهوم محوری غدیر که آن را به بزرگترین عید خدا تبدیل کرده، مفهوم نظام ولایت است. در غدیر این‌که ساختار اجتماعی زندگی بشر باید بر چه اساسی پیش برود و اهداف و ابزارهایش چه چیزهایی باشد، معلوم، و معیار و تراز جامعه انسانی تثبیت شد. این مسئله مهم‌ترین رکن تعیین‌کننده در زندگی بشر است؛ البته برای کسی که به سطحی بالاتر از زندگی بخورونمیر بیندیشد 

بنابراین قبل از اینکه بخواهیم درباره غدیر فکر کنیم، باید نسبت خودمان و هستی را مشخص کنیم. اینکه من چه کسی هستم و در کجای هستی قرار دارم؟ دارم چه کار می‌کنم؟ مسیرم چیست و چه اتفاقی قرار است در آینده برای من بیفتد؟ اگر تصورم از خودم تصور محدودی باشد، طبیعتاً به سؤالات بزرگ و اتفاقات بزرگ نمی‌رسم که بخواهم در مورد فایده داشتن یا نداشتن آن‌ها فکر کنم. اگر خودمان را در این حد می‌دانیم که یک موجودی هستیم، چندین سال زندگی می‌کنیم و بعدش هم می‌میریم و آینده و ابدیتی هم وجود ندارد، اصلاً نیازی نیست به غدیر توجه کنیم. اساساً کسی که سطح دارایی و توانایی خودش را در این حد می‌بیند، به غدیر احساس نیاز نمی‌کند!

۳ 

پی‌نوشت

  1.  سوره صف، آیه10 

  2.  تفسیر کنز الدقائق

یادداشتی از حجت‌الاسلام سیدامید مؤذنی، پژوهشگر و فعال فرهنگی 

منبعپایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی)

نظر دهید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • Lines and paragraphs break automatically.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.