سربازترین سردار

آن‌هایی که این سردار را از نزدیک می‌شناختند، می‌دانند که او هیچ وقت خود را اسیر پست و مقام و لباس نکرد. تنها لباسی که دوست داشت، رنگ خاک داشت. چون می‌دانست آنچه از هر انسان باقی می‌ماند، عمل خوب و بد اوست. 

با هم مختصری از زندگی این سردار را مرور می‌‌کنیم. امیدوارم هر کدام از ما بتوانیم با سعی و تلاش و توکل به خدا، سردار قاسم سلیمانی دیگری برای کشور عزیزمان باشیم.

 

دل نوشته

بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم کار خدا چقدر سخت است. می‌ماند بین دو راهی انگار، امان از دست این بنده‌هایش! بنده‌هایی مثل من، بنده‌هایی مثل تو. آخر دل طرف چه کسی را این وسط بگیرد؟ البته که طرف تو را گرفت و سر من بی‌کلاه ماند... اما همان خوب شد که تو دل خدا را بردی. باورت می‌شود که باورم نشده رفته‌ای؟ هنوز منتظر عکس تازه‌ات هستم. مدام به خودم فکر می‌کنم. حواسم اصلا به تو نیست؛ یعنی نبود! حواسم نبود به حسرت‌هایت، شرمندگی‌ها و دلتنگی‌هایت... می‌دانی؟ کار خدا سخت نیست.

روایت دلدادگی

روایت دلدادگی مجموعه خاطراتی از فرزندان شهدا دربارۀ ملاقات با سردار شهید سلیمانی و احوالاتشان در روز شهادت این سردار بزرگ است. از بغض و گریه تا بهت و حیرت، تمام حس‌های ناتمامی بود که در آن روز با این فرزندان همراه و هم قدم بود. 

چهار داستان

من در مقر سپاه نشسته بودم. تلفن زنگ زد. سردار سلیمانی بود. از گوشی صدای گلوله می‌آمد. یعنی چه کار مهمی داشت که وسط جنگ با داعش در عراق، تماس گرفته بود؟

 او گفت: «شنیده‌ام تهران برف آمده. آهوها اینطور وقت‌ها برای پیدا کردن غذا می‌آیند پایین. فوری مقداری علوفه تهیه کن که گرسنه نمانند. من به دعای آنها احتیاج دارم.»

خاطراتی کوتاه از زندگی سردار شهید سلیمانی

این کتاب دربارۀ زندگی حاج قاسم سلیمانی و خاطراتی است که از وی به جامانده. در بخش نخست، زندگینامۀ او به طور مختصر آمده است. سپس مطلبی دربارۀ رابطۀ حاج قاسم با برادرش و بعد از آن، کارکردن او در هتلی در کرمان برای کسب درآمد شرح داده شده است. در بخش‌های بعدی، مطالبی دربارۀ ازدواج او، رابطه‌اش با پدرش و جانبازان ارائه شده است. سردار در سیزده دی ماه 1398 در فرودگاه بغداد، بر اثر اصابت موشک‌های آمریکایی به شهادت رسید.

من یک حاج قاسمم

شهید، سردار حاج قاسم سلیمانی، شخصیتی است که به‌ خاطرِ مقاومت، فداکاری، مهربانی و توانایی‌هایش برای همیشه در خاطرِ تمام مردم کشورمان و جهانیان خواهد ماند.

شعرهای کتاب «من یک حاج قاسمم» دربارۀ تمام نیکی‌های حاج قاسم سروده شده است تا دانش‌آموزان با این قهرمان بزرگ بیشتر آشنا بشوند.

عمو قاسم

به‌ بهانه‌ی شهادت شهید سلیمانی با یکی از کتاب‌هایی که دربارۀ ایشان و با مخاطب کودک و نوجوان تألیف شده است آشنا می‌‌شویم: نویسنده‌ی کتاب عموقاسم بیست داستان را به‌‌ شکل هدفمند انتخاب کرده و کوشیده است با هر داستان، مخاطب را با یک زاویه از شخصیت حاج قاسم آشنا کند.

انتقام سخت

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 20 اسفندماه سال 1۳۳۵ در روستای «قنات ملک» از توابع شهر کرمان، چشم به جهان گشود. وی پس از اخذ دیپلم به شغل بنایی مشغول شد و بعدها فعالیت خود را به عنوان پیمانکار در اداره آب کرمان آغاز کرد. بعد از انقلاب اسلامی ایران، عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و همزمان با شروع جنگ ایران و عراق، چند گردان را در کرمان آموزش داد و به جبهه‌ها فرستاد. وی در دورهای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را بر عهده داشت.

شکوفه لبخند - سردار دل ها

قرار بود تصویر ورودشان به همۀ شهرهای عراق را این طور به دنیا مخابره کنند: ورودی مقتدرانه و پیروزمندانه. از پس موصل و تکریت که برآمدند این آرزو برایشان دست‌یافتنی‌تر شد. شهرها و روستاها را یکی پس از دیگری فتح کردند و تا خرداد 1393 به آمرلی رسیدند. شهری در استان صلاح‌الدین در شمال عراق که فقط 141 کیلومتر با مرز خسروی فاصله داشت؛ یعنی کمتر از 3 ساعت. اما کارشان اینجا گره خورد. حملۀ اول موفق نبود...  

Subscribe to مکتب سلیمانی