لبخند قشنگ توی قاب
ما توی خانواده دو تا امیررضا داریم: منو دایی بزرگم. روزهای معمولی من امیررضا هستم. روزهایی که کسی از دستم عصبانی باشد امیر خالی خالی میشوم. اما روزهایی که خیلی از دستم راضی باشند میشوم رضا. حالا چرا؟ چون رنگ چشمهایم و حالت موهایم خیلی به داییام شبیه است و همه او را رضا صدا میکردند.
فایل پیوست
لبخند قشنگ توی قاب.pdf
(153.78 KB)
نظر دهید