در عرصه سیاسی و بین المللی، وزارت خارجه نوپای جمهوری اسلامی با اقدام های روشنگرانه خود، به تدریج متجاوز بودن دولت حاکم بر عراق را به دنیا قبولاند. در قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متّحد که در تابستان 1366 ش/ 1987 م، به تصویب رسیده بود، برای نخستین بار پس از 7  سال از شروع جنگ، دو خواسته ایران مورد توجه قرار گرفت: عقب نشینی به مرزهای بین المللی پس از آتش بس و تعیین متجاوز. در نتیجه، ایران قطعنامه را پذیرفت.

مذاکرات ایران و عراق بین وزرای خارجه دو کشور شروع شد و قریب دو سال به درازا کشید. سرانجام در پی ایستادگی هیئت مذاکره کننده ایرانی در حفظ حقوق ایران در اروند رود، و پافشاری بر اجرای قرارداد مرزی سال 1975 م، مذاکرات با پیروزی ایران به پایان رسید. رئیس جمهور رژیم بعثی عراق طی نامه ای خطاب به رئیس جمهور وقت ایران حجت الاسلام والمسلمین آقای هاشمی رفسنجانی، 217 به اعتبار قرارداد سال 1975 م (الجزایر) صحّه گذاشت و خطِ تالوِگ در اروند رود، به عنوان مرز آبی دو کشور تثبیت شد؛ درحالی که هدف اصلی صدام در حمله به ایران، به هم زدن این قرارداد و تصرّف کلّ اروند رود بود.1 و این اولین بار در تاریخ 200 ساله اخیر ایران بود که به دنبال جنگ با کشوری خارجی، حتّی یک وجب از خاک ایران جدا نشد....

 

در ابتدای حکومت قاجار، وسعت ایران قریب دو میلیون و ششصد هزار کیلومتر مربع بود که تا زمان انقلاب اسلامی قریب یک میلیون کیلومتر مربع از آن جدا شده بود. بخش مهمّی از آن به دلیل جنگ های زمان قاجار و بخش های دیگری نظیر بحرین، آرارات و اروند رود، زمان حکومت سلسله پهلوی، به دلیل وابستگی آنها به استعمار، به دستور دولت انگلیس از ایران جدا شد و به حکومت های وابسته به بریتانیا واگذار شدند. کسانی که از طولانی شدن جنگ به دلیل خودداری ایران از قبول صلح تحمیلی انتقاد می کنند، از این نکته غفلت دارند که تمام قطعنامه های قبلی سازمان ملل به دلیل نفوذ حامیان صدّام در شورای امنیت سازمان ملل که تحریک کنندگان او برای حمله به ایران به قصد نهایی ساقط کردن حکومت انقلابی و یا تجزیه ایران بودند، ناقص و علیه منافع ایران بود، زیرا در هیچ کدام عقب نشینی نیروهای اشغالگر پیش بینی نشده بود و بعد از بازپس گیری خرمشهر از نیروهای صدام، هنوز هزاران کیلومتر از خاک وطن عزیز ما در اشغال دشمن بود. اگر ایران فقط آتش بس را می پذیرفت و جنگ متوقف می شد، اغلب نیروهای مدافع مرزهای ایران زمین، از داوطلبان غیرنظامی بودند که در آن صورت به خانه های خود برمی گشتند. درحالی که نیروهای جنگی ارتش بعثی عراق همگی نظامیان رسمی بودند که صدام با پول کشورهای عربی و اسلحه کشورهای غربی و شرقی 12 لشکر خود را در طول جنگ به 40 لشکر رسانیده بود و اگر جبهه ها سرد می شد، اهرمی در دست مذاکره کنندگان ما نبود تا نیروهای عراقی را که با خیال راحت در خاک ایران مستقر شده بودند، وادار به عقب نشینی کند و حتّی ممکن بود حملات را ادامه دهند و بخش های بیشتری را تصرّف کنند.

ادامه مطلب را در فایل پیوست مشاهده نمایید: 

فایل پیوست

نظر دهید

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • Lines and paragraphs break automatically.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.