تاریخ شفاهی یکی از شیوههای پژوهش در تاریخ است که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی براساس دیدگاهها، شنیدهها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان میپردازد. (دانشنامه آزاد، ویکیپدیا) محتوای این تاریخ، حتی در صورت مکتوب شدن، صبغهای گفتاری دارد زیرا در فرایند گفتوگو شکل میگیرد. فرایندی که طی آن دو عامل «مصاحبهکننده» و «راوی» ارتباطی رودررو دارند. مصاحبهکننده، بهعنوان یک شنونده فعال، باید نقشی را ایفا کند تا مصاحبهشونده (راوی) بتواند در فضایی آرام و بیدغدغه به شرح و بسط دیدگاهها و دیدهها و شنیدههای خود بپردازد. بهکارگیری شیوههای اصولی و استاندارد مصاحبه تاریخ شفاهی به آشکار شدن زوایای پنهان تاریخ و بازسازی دوباره آن منجر میشود.
تاریخ شفاهی چیست؟
گفته شده که تاریخ شفاهی جدیدترین و در عین حال کهنترین شیوه تاریخنگاری است. کهنترین است زیرا انسانها تاریخ خود را از طریق نقل و روایت اشعار و افسانهها به نسلهای بعدی انتقال دادهاند. این شیوه در ایران و اسلام نیز سابقهای دارد. اما جدید است زیرا پس از جنگ جهانی دوم بود که با اختراع ضبط صوت تاریخ شفاهی بهعنوان یک منبع تاریخی باارزش پذیرفته شد. به عبارت دیگر، تاریخ شفاهی به شیوه امروز برای اولین بار در سال 1948م در آمریکا، در دانشگاه کلمبیا، پایهگذاری شد، با تشکیل انجمن تاریخ شفاهی در سال 1966 م و سپس تأسیس بخش تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد در سال 1967م تاریخ شفاهی وسعت بیشتری یافت و بهعنوان مبحثی جدی در محافل پژوهشی و تاریخی جهان شناخته شد و مورد قبول واقع گردید. در ایران نیز با وقوع انقلاب اسلامی و ایجاد ضرورت بررسی ریشههای انقلاب و پیامدهای آن شامل وقایع سیاسی چند دهه پیش از آن، اهمیت تاریخ شفاهی دو چندان گشت و به سرعت منجر به تأسیس مراکزی چون بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، گروههای تاریخ شفاهی، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و ... گردید.
اساس شکلگیری تاریخ شفاهی گفتوگوی فعال آگاهانه و هدفمند میان مصاحبهکننده و مصاحبهشونده، به مثابه فردی مطّلع از موضوع تاریخی، برای بازسازی و بازنمایی آن موضوع است. این کار از طریق مصاحبه صوتی یا تصویری صورت میگیرد و سپس نمایهسازی و مستندسازی شده و قابل استفاده میشود. تاریخ شفاهی میتواند راهی باشد برای اظهارنظر مردمی که خود در خلق اسناد گذشتهشان مشارکت نداشتهاند، و در واقع فرصتی است برای دموکراتیک کردن نگارش تاریخ.
حجم وسیعی از اطلاعات تاریخی هرگز به نسلهای بعدی منتقل نمیشود و همواره و در هر زمان انبوهی از اطلاعات باارزش در سینههای افراد مطلع مدفون میگردد. از ویژگیهای تاریخ شفاهی ارتباط با مردم عادی، گروهها، حوادث، روشهای زندگی و مهاجرتهایی است که به دلیل بیسوادی، ممانعت دولتها، سهلانگاریها و یا فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی درباره آنها نوشتهای بهجا نمانده است. از آنجا که امروز فرصت کمتری برای فکر کردن و نوشتن درباره آنچه فرد در طول زندگی حرفهای و غیرحرفهای خود بهدست آورده وجود دارد نقش تاریخ شفاهی بارزتر شده است. نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که تاریخ شفاهی جایگزینی برای اسناد کتبی نیست بلکه مکملی برای آنها محسوب میشود؛
خصوصاً زمانی که اطلاعاتی در زمینه مورد نظر در دسترس نباشد تاریخ شفاهی میتواند از طریق ضبط خاطرات صوتی و تصویری و ساماندهی و بهخصوص مستندسازی اطلاعات تا حدودی این خلأ را پر نماید. (حسنآبادی، 1385: 21)
با این تفاصیل، تاریخ شفاهی را میتوان یکی از منابع تحقیقی بهشمار آورد که مورخان به کمک آن میتوانند از محدوده تاریخ سیاسی، حقوقی و دیپلماسی به تاریخنگاری اجتماعی وارد شده، قشری از جامعه را که تاکنون در تجربه تاریخی نادیده گرفته میشدند، به سخن آورند. این منبع با ارائه اطلاعات زنده و پویا، تحقیق را از چارچوب خشک نظری خارج کرده و به روح زمان واقعه نزدیک میگرداند. تحقیق در تاریخ شفاهی به دو شیوه «میدانی» و «کتابخانهای» صورت میگیرد. بدین منظور باید به سه اصل مهم توجه کرد:
1. تعیین جهت در تحقیق میدانی؛ محقق باید از ابتدای امر، بر پایه فرضیات خود، به جمعآوری شواهد بپردازد. بدین منظور در هنگام کسب اطلاعات از راوی نباید نقش بیطرفانه و منفعلانه داشته باشد، بلکه با طرح سؤالات درست و هدایت شده و التزام به مسیری روشن و آگاهانه، باید از گشت و گذار بیهدف در خاطرات پرهیز کند و از این طریق، راوی را در کشوقوسهای خاطرات آزمایش کند تا به کمک فهم حالات روحی او، به صحتوسقم روایت پی ببرد.
2. تعیین حدود و شرایط منبع؛ کسب شناختی دقیق از موقعیت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی که حادثه یا شرح حادثه به آن مشروط است ضروری است. این شناخت امکان برخورد نقادانه با اطلاعات راوی را فراهم میسازد. به عبارت دیگر، به کمک این روش صحتوسقم اطلاعات قابل ارزیابی است. برای مثال، میزان نزدیکی یا دوری روایت به روح عصر یا زمانهای که واقعه در آن حادث شده است یا شناخت تعلقات طبقاتی، سیاسی و فرهنگی راوی، که گرایشهای وی را برای محقق آشکار میسازد، از این طریق ممکن میشود.
3. قیاس و تطابق منابع؛ قیاس، بنیاد و اساس هر نقدی است، اما بهصورت خودبهخود قابل فهم نیست، بلکه درک صحیح از تفاوتها و تشابهها در تطابق منابع سبب دقیق شدن تحلیل میگردد. بهعلاوه، روایتی معتبر تلقی میشود که شباهتها و نزدیکی بیشتری با دیگر روایات و منابع داشته باشد.
مهمترین و اساسیترین ضعف تاریخ شفاهی را میتوان نبود استانداردهای عمومی برای تبدیل آن به سند تاریخی بهحساب آورد؛ به گونهای که سلایق و نظریات شخصی محقق در این امر، روش تحقیق تاریخ شفاهی را دچار تنوع کرده است. (منصوری، 1384: 15).
پیشینه تاریخ شفاهی در ایران
هرچند در کشور ما به علت غنای فرهنگی و پیشینه تاریخی آن، منابع شفاهی از اهمیت زیادی برخوردار بوده و نقل شفاهی یکی از روشهای اصلی حفظ اخبار و انتقال مفاهیم اجتماعی بوده است، اما چون واژه تاریخ شفاهی مفهومی تازه در تاریخ معاصر است در فرهنگ ما غریب و ناآشنا به نظر میرسد. خوشبختانه در سالهای اخیر توجه به این مفهوم و استفاده از آن در تاریخنگاری افزایش یافته و کتب زیادی هم در این زمینه به چاپ رسیده است.
میتوان گفت سابقه شکلگیری تاریخ شفاهی در ایران به دو دهه قبل برمیگردد که همزمان با شروع جنگ، فعالیتهایی جهت ثبت صدای فرماندهان و رزمندگان بهصورت پراکنده انجام گرفت که حاصل آن هزاران ساعت مصاحبه است که اکنون در آرشیوهای سپاه و ارتش نگهداری میگردد. در این زمینه مؤسساتی مانند «مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ معاصر» و «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» فعالیت خود را از اواخر دهه 60 و اداره آرشیو تاریخ شفاهی کتابخانه و سازمان ملی اسناد ایران دفتر ادبیات اسلامی از اوایل دهه 70 شروع کردند و هر کدام در زمینههای خاص خود به تاریخ شفاهی پرداختند.
آسیبشناسی تاریخنگاری تاریخ شفاهی در ایران
تاریخ شفاهی به مفهوم نوین با اختراع ضبطصوت و استفاده از آن توسط آلن نوینز در دهه 40 قرن بیستم گسترش فراوانی یافت بهطوری که موجب شد در دهه 70 همان قرن یک جنبش تاریخ شفاهی در جهان بهوجود آید.
در ایران نیز با پیروزی انقلاب اسلامی توجه ویژهای به تاریخ شفاهی مبذول گردید. اما مسائلی در این زمینه در ایران وجود دارد که باید برطرف شود که از جمله میتوان به نبود اصول علمی مشترک در میان دستاندرکاران این شیوه از تاریخنگاری، عدم توجه دقیق به ماهیت تاریخ شفاهی، بهطوریکه بعضاً آن را با خاطره و خاطرهنگاری یکسان میانگارند؛ عدم توجه دانشگاهها به آشنا ساختن دانشجویان تاریخ به این شیوه بهصورت علمی و آکادمیک و نیز یکسویه نگری در این زمینه اشاره کرد. اگرچه رسیدن به این هدف سخت به نظر میرسد ولی با سعی و تلاش امکانپذیر است. (دمیرچی، 1388: 381)
موانع موجود در تاریخ شفاهی
حال باید پرسید: با توجه به مؤلفههای گوناگون در موضوع تاریخ شفاهی در جامعه و سطح مورد شمول آن در ایران، چه موانعی بر سر راه گسترش آن وجود دارد؟ در پاسخ میتوان چند عامل را مطرح نمود:
1. نوپا بودن تاریخ شفاهی؛
2. عدم ارتباط مراکز آموزشی با تاریخ شفاهی؛
3. نبودن متولی برای تاریخ شفاهی؛
4. ناشناخته ماندن تاریخ شفاهی در جامعه.
اهمیت تاریخ شفاهی در مدارس
یکی از بهترین راههای تقویت ذائقه دانشآموزان نسبت به تاریخ، تاریخ شفاهی است. تاریخ شفاهی، تاریخی نزدیک و قابل لمس برای دانشآموزان است. تاریخ شفاهی علایق و انتظارات دانشآموزان را به تصویر میکشد. (احمدی اختیار، 1394)
عناصر و حوزههای تاریخ شفاهی
1. مصاحبهگر
2. مصاحبه شونده
مصاحبهگر و مصاحبهشونده (که از طریق ابزاری همچون ضبط صوت و ... صورت میگیرد) مهمترین عناصر تاریخ انقلاب و تاریخ دفاع مقدس در حوزههای تاریخ شفاهی ایران هستند.
مهمترین مراکز تاریخ شفاهی ایران
1. مراکز اسناد انقلاب اسلامی
2. دفتر ادبیات انقلاب اسلامی
3. مؤسسه مطالعات و پژوهشهای تاریخ معاصر
4. اداره آرشیو تاریخ شفاهی کتابخانه سازمان ملی اسناد ایران (نخبگان در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی)
5. آرشیو تاریخ شفاهی مدیریت امور اسناد و مطبوعات سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی
6. انجمن تاریخ شفاهی ایران
7. خانه سوره
8. مراکز تاریخ شفاهی در سپاه، ارتش و بنیاد شهید
...
ادامه مطلب را در فایل پیوست بخوانید:
نظر دهید