ما فهمیدیم یک جوانی مثل شهید حسن باقری مثلاً ــ حالا از زندهها اسم نمیخواهم بیاورم؛ در بین زندهها هم از این قبیل زیاد داریم ــ بلند میشود میآید در میدان جنگ، در طول مدّت کوتاهی تبدیل میشود به یک راهبردساز؛ به تعبیر رایج، استراتژیست دفاع و جنگ. این استعداد شوخی است؟ این استعداد کجا بود؟ شهید حسن باقری یک جوانی بود، خبرنگار یک روزنامهای بود؛ در [روزنامهی] جمهوری اسلامی مقاله مینوشت. این استعداد بُروز پیدا کرد. هزاران مورد از این قبیل استعدادها را ما سراغ داریم؛ [مثلاً] استعداد سازندگی. روی شطّ خروشان وحشی اروندرود، پل زدن و چندین لشکر را زیر بمباران دشمن از روی آن عبور دادن، این کار کوچکی است؟ این کار شدنیای بود؟ دشمن اصلاً باور نمیکرد چنین چیزی اتّفاق بیفتد، امّا اتّفاق افتاد. این یک ظرفیّت بود، این یک استعداد بود؛ این پنهان بود، آشکار شد. این یکی از دستاوردهای مهم است. ما الان با اتّکاء به آن کارهایی که جوانهای ما آن روز در دفاع مقدّس انجام دادند، میتوانیم با اطمینان بگوییم امروز جوانهای ما میتوانند همهی مشکلات این کشور را حل کنند. اینکه گفتهاند: «فی تَقَلُّبِ الاَحوالِ عُلِمُ جَواهِرُ الرِّجال»(6) ــ در دگرگونیهای بزرگ گوهر انسانها شناخته میشود ــ این [فقط] مخصوص افراد نیست، جامعه هم همینجور است؛ یک جامعه را در حوادث سخت و سنگین میشود شناخت. ما خودمان را نمیشناختیم، دیگران هم ما را نمیشناختند، دنیا هم ما را نمیشناخت؛ در دفاع مقدّس، هم ما خودمان، خودمان را شناختیم و هم دیگران ما را شناختند؛ آنهایی که در دنیا صاحب ادّعا بودند فهمیدند.
نظر دهید