امدادگر

در آن شــب سرد، آتش ســنگین دشمن تمامى نداشت. صدای تیربارها گوش را کر مى کرد و نور زننده ى آن ها تاریکى شب تا انتهاى دشــت خط خطى مى کرد. کریم سینه خیز جلو مى رفت و در روشــنایى انفجارهــا دنبــال بخارهایى بود کــه از تن گرم مجروح ها برمى خاست. اگر باران نباریده بود و تانک هاى دشمن در گل نمانده بودند، او و همه ى بچه هاى گردان زیر تانک ها لِه مى شــدند. خدا خدا مى ِ کرد باران مخلوط با برف هم چنان ببارد.

زنان در ادبیات دفاع مقدس

ادبیات هر قوم و هر دوره به مقتضای مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی شکل می گیرد. اما چگونگی انعکاس وقایع به دیدگاه نویسنده و جایگاه اجتماعی و مکان و نحوه ی زندگی او بستگی دارد. هر واقعه ی بزرگی که به وقوع می پیوندد به طور طبیعی چند دسته را در بر می گیرد و به خود مشغول می دارد:   الف( کسانی که در متن حادثه قرار می گیرند و آسیب می بینند.  ب( عد های که در ارتباط با آسیب دیدگان اند.  ج( تخریب گران،  د( تماشاچیان.

روایتگر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس

تانک به شما خوشامد می‌گوید! یک تانک خیلی گنده که لوله‌اش جایی در آسمان را هدف قرار داده است، اما قصدی برای شلیک ندارد! درست مثل ارتشی که فقط قصد دفاع از کشور را دارد، نه حمله به کشوری دیگر. «دفاع مقدس» که شنیده‌اید، دقیقاً چنین چیزی است.

لبخندهای جنگی

عضی خاطرات، نقشی عمیق بر ذهن می‌گذارند؛ آن‌قدر که فاصله زمانی، کوتاه و کوتاه‌تر می‌شود و با دیدن و یا شنیدن موضوع و اتفاقی، زمان به سرعت به عقب برمی‌گردد، و آن خاطره در ذهن، صاف و روشن می‌شود و می‌گویی: «انگار همین دیروز بود.»

هنوز هم بعد از گذشت سال‌ها از دوران دفاع مقدس، وقتی گاهی در زمین‌های خاکی به دنبال توپ فوتبال می‌دوم، ناخودآگاه یکی از آن خاطرات در ذهنم زنده می‌شود. عجیب است نه؟ جبهه و جنگ و توپ و فوتبال!

Subscribe to رژیم بعث عراق