معرفی یک قهرمان ملی

قاسم سلیمانی سال 1۳۳۵ در روستای قنات ملک از توابع شهرستان را بر به دنیا آمد. او فرزند سوم مشهدی حسن و فاطمه سلیمانی بود. کودک بود که به بیماری سرخجه مبتلا شد. پدر و مادرش در زمستان سرد و پر برف قنات ملک، در حالی که هیچ وسیله نقلیه ای نبود. او را به دوش گرفته و در میان برف ها برای معالجه به رابر بردند و سلامت خود را باز یافت.

قاسم در خانواده ای رشد کرد که به مهمان نوازی مشهور بودند. مشهدی حسن سلیمانی پدرش مردی سخت کوش و دامدار بود که روی زمین های خودش و دیگران کشاورزی میکرد. او به کسب لقمه حلال بسیار مفید بود تا آنجا که یک روز گوسفندی را در باغ همسایه دیده بود، پس از ذیح آن گوسفند توسط صاحبش حاضر نشد از گوشت نذری آن گوسفند بخورد با به فرزندانش بدهد. مادرش فاطمه نیز در مهربانی و دستگیری از اقوام فقیر و مریض و پذیرایی شبانه روزی از آنان مشهور بود.

قاسم کودکی مهربان بود. در مدرسه به دانش آموزان فقیر کمک می کرد. یک روز مدادش را شکست و نصف آن را به دوستش که عداد نداشتن داد. روزی دیگر برگه های دفترچه اش را به کودک فقیری که دفتر نداشت .داد منزلشان نزدیک مدرسه بود. گاهی ناهارش را به مدرسه می آورد و نیمی از آن را به هم کلاسش که از راه دور می آمد می داد.

قام تحصیلات ابتدایی را در دیستان قنات ملک به پایان رساند و پس از آن به خاطر کمک به معیشت خانواده مجبور شد برای پیدا کردن شغل به کرمان برود. در شهر کرمان کودک 1۳ ساله روستایی بعد از یک هفته کارگری توانست در یک هتل کار بهتری پیدا کند و یا حقوقی که می گرفت توانست بدهکاری پدرش را بپردازد. همزمان با کار در هتل قاسم نوجوان با مجالس مذهبی و شخصیتهای انقلابی شهر کرمان آشنا شد.

در کنار فعالیتهای مذهبی و انقلابی، قاسم که پا به سن جوانی گذاشته بود در باشگاههای کرمان به فراگیری ورزش باستانی پرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی قاسم سلیمانی در سپاه پاسداران که تازه تأسیس شده بود ثبت نام کرد و با شروع جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران، با توجه به آمادگی جسمانی و پیشینه ورزشی اش به عنوان مربی آموزش نظامی در پادگان قدس کرمان فعالیت کرد. همراه با بالا گرفتن شعله های جنگ قاسم به رده فرماندهی تبب ثارالله کرمان ارتقا یافت و بعدها تا پایان جنگ هشت ساله، فرمانده لشکر ثار الله بود.