ظلم بیداد می کرد، ظلم شاه به ملت مظلوم ایران ظلم خوانین به روستاییان.
سال 1۳۳۵ نوزادی در روستای قنات ملک از توابع شهرستان را بر استان کرمان دیده به جهان گشود و از همان کودکی طعم تلخ فقر و ظلم و بی عدالتی را چشید. کسی نمی دانست چند ده سال دیگر او خار چشم بزرگترین ظالمان جهان و امید دل مظلومان عالم خواهد شد. نامش قاسم بود. گویا قسم خورده بود تمام عمرش را صرف مبارزه با ظالمان و یاری مظلومان کند.
از 1۳ سالگی لذت آسایش در کنار خانواده را بر خود حرام کرد و راه هجرت را در پیش گرفت؛ هجرت برای قوی شدن و دست و پنجه نرم کردن با غول ظلم و یاری مظلوم.
با تحصیل علم اندیشه اش را با عبادت روحش را با کار بنیه اقتصادی اش را و با ورزش جسمش را قوی کرد.
یک روز شنید مردی به نام روح الله خمینی پرجم انقلابی بزرگ را به اهتزاز در آورده است. انقلابی که قصد داشت به حکومت ظالم شاهنشاهی پایان دهد و جمهوری اسلامی را جایگزین آن نماید. امام خمینی ره قوی ترین مرد معاصر در تمامی ابعاد بود.
هر چند آمریکا حامی سرسخت شاه ظالم بود؛ اما انقلاب اسلامی با رهبری آن ابر مرد تاریخ و یاری ملت ایران و ایثار و فداکاری قاسم سلیمانی ها به پیروزی رسید.
أمریکا تصمیم گرفت از ملت ایران انتقام بگیرد و میهن عزیزمان را تجزیه نماید. قاسم سلیمانی لباس رزم پوشید و پاسدار کشور و انقلاب شد در هر شهری که رد پای دشمن دیده می شد قاسم در آنجا حاضر میشد و همراه با دیگر یاران انقلاب امنیت و آرامش را به مردم و شهرهای میهن مان باز میگرداند.
برای مشاهده ادامه مطلب فایل پیوست را ملاحظه نمایید.
نظر دهید